فرهنگ واژه ها :

الگو، قالب / template

الگويي براي آرايش دادن يا سازگر کردن چيزها . 1- کارتي پلاستيکي که علائم روندنما ( فروچارت) از آن برش داده مي شود. برنامه نويسي که از الگو استفاده مي کند، به آساني مي تواند فلوچارت برنامه ها را ترسيم مي کند. 2- الگويي که مي تواند توسط يک برنامه ي صفحه ي گسترده ، برنامه ي پايگاه داده يا برنامه ي صفحه بند به کار رود . از اين رو ذخيره ي الگو کمک مي کند تا هر مرتبه مجبور به نوشتن خصوصيات نباشيد . 3. عبارت منظم ( با الگوي ديگري که بايد تطبيق داده شود . )